۱۳۹۳ بهمن ۱۴, سه‌شنبه

رویای طلایی
روزگاری که دلم با دل تو تنها بود
زندگی باغ پر از خاطره و رویا بود
بامدادی که جهان در دل و جانم خندید
از دو چشمان تو خورشید و چمن، زیبا بود
با ترانه سخن از زمزمه دل گفتم
واژه واژه همه جا راز دلم پیدا بود
دست در دست نهادیم چو باغ و باران
به درستی که به دست من و تو دنیا بود
روز از شهد و شراب و شکر و شیدایی
شب به شادی چو شقایق دل ما شیدا بود
راه دشوار پر از گردنه را پیمودیم
دل به نیروی خوش عشق،همه دریا بود
نفس گرم تو ابریشم برگ گل سرخ
نه سخن از غم روز و نه غم فردا بود
می توان ساخت بنایی ز محبت همه عمر
اگر آن بخت سپید سحری با ما بود
گرچه نقل سخن دل به زبان،دشوار است
برگ بیدی همه شیرین سخنت،گویا بود
م.رضا برگ بیدی 9 بهمن 1393

۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه

به دیدار تو می آیم

به همراه شقایق های وحشی،
که بر گلبرگهاشان،
قطره قطره،
شبنم صبح بهاران را به سر دارند
و رقصانند،
همراه نسیم صبحگاهان،
در سراسر ،
پهندشت میهنم ایران،
به همراه پرستوها،
به دیدار تو می آیم
به دیدار تو می آیم
م.رضا برگ بیدی

۱۳۹۰ اسفند ۲۷, شنبه

تو بخند ، نوروز است

با نوای خوش باران ، تو بخند ، نوروز است ــ
همره مرغ غزلخوان ، تو بخند ، نوروز است ــ
راز پنهان بگشوده است شقایق ، بنگر ــ
آمده سنبل و ریحان ، تو بخند ، نوروز است ــ
بار اندوه ، بسوزان ، که خجسته است بهار ــ
گرچه باشد به هزاران ، تو بخند ، نوروز است ــ
شهد گل ، نوش به پروانه ، زمستان بگذشت ــ
جامها پر به بهاران ، تو بخند ، نوروز است ــ
سرخوش از باد ، به رقص آمده لبخند به لب ــ
شاخه در جنگل گیلان ، تو بخند ، نوروز است ــ
باز کن پنجره دل ، گل عشق آمده است ــ
با دو صد بوسه به یاران ، تو بخند ، نوروز است ــ
شاد و پیروز به آهنگ سفر ، رخت ببند ــ
در قیام آمده ایران ، تو بخند ، نوروز است ــ
در بهاری که شود خلق به دست من و تو ــ
می رسد خنده فراوان ، تو بخند ، نوروز است
م ـ رضا بر گ بیدی فروردین 1389

۱۳۹۰ اسفند ۱۷, چهارشنبه

روز جهانی زن خجسته باد
تاریخ و تار پود کتابش سرشته از
تار تنیده بر دست و پای توست
در واژه های نانوشته و ناخوانده اش هزار
داستان خون چکان از زخم های توست
هر شورشی علیه ستمگر به هر کجا
با نام تو، همراه تو و با فریادهای توست
خونی که می چکد از پیکر وطن
از هر ستم کشیده و خون ندای توست
در اهتزاز پرچم آزادگی تو
ایستادگی و اتش رزم صبای توست
آزاد ملتی که در آن شاد و پر شکوه
شایسته ، قامت از بند رهای توست
م.رضا برگ بیدی  8 مارس 2012
اسفند 1390

۱۳۹۰ بهمن ۱۹, چهارشنبه

  • خروش بدون مرز آزادی،شهادت موسی خیابانی و اشرف رجوی در سپیده دم 19 بهمن 1360
  • در هنگامه بیداری ها و برخاستن ها
  • و انقلابهای شور انگیز
  • در جای جای این کره خاکی
  • که برج و باروی دیکتاتورها را
  • به خاکستر می کشاند
  • خروش بدون مرز آزادی شما
  • از آن سپیده دم خونین
  • تا به امروز
  • دلهای تشنگان آزادی را
  • می نوازد
  • در سوگتان نمی نشینم
  • که سوگ در پایان است
  • و شما همیشه آغازید
  • سوگنامه برایتان نمی نویسم
  • که سوگنامه برای خاموشان است
  • و شما همیشه فریاد
  • در شوق رفتن و سرود هر پروازید
  • پیام روشن بامدادیتان
  • راز چگونه زیستن
  • و تا به آخر ایستادن
  • و صبا
  • خورشیدی در کهکشان اشرف
  • نور پیام شما را
  • در ژرفنای وجود انسان
  • می کارد
  • یگانگی با نامتان
  • در سرزمین بلا زده ما
  • فریاد از جگر برخاسته
  • مرگ بر خامنه ای
  • لعنت بر خمینی
  • و بر قله غرور نشاندن راهتان
  • بانگ
  • ایران
  • اشرف
  • آزادی
  • م.رضا برگ بیدی
  • بهمن 1390
  • ۱۳۹۰ مهر ۱۱, دوشنبه

    لیست تروریستی آمریکا و "فتوای امام راحل"

    چندی پیش،37 تن،ایرانی و آمریکایی،در نامه ای به هیلاری کلیتنون،از وی درخواست نگهداری نام سازمان مجاهدین خلق ایران،در لیست تروریستی آمریکا را،نمودند.از اینکه گذاشتن نام این سازمان، فرستادن پیام نزدیکی آمریکا به جمهوری اسلامی بوده،بر کسی پوشیده نیست و همچنین همه می دانند که فشار و در تنگا قرار دادن مجاهدین درخواست و خواسته همیشگی رژیم جمهوری اسلامی بوده و هست.به این دلیل که تنها نیروی سازمانیافته و با اراده قوی ،در راستای خواست سرنگونی رژِیم ،همین سازمان است. باز هم بر کسی پوشیده نیست که، جمهوری اسلامی از بام تا شام،در کارخانه های دروغ بافی خود، هر آنچه را که خودش شایسته آن است را به مخالفان ، به ویژه به سازمان مجاهدین خلق، نسبت داده و می دهد و این را ابزار ادامه حیات دیکتاتوری ضد تاریخی خود می داند. از آنجایی که در قوانین امروزی، مجرم کسی است که جرم او در دادگاهی،اثبات شود و همه میدانند که سازمان مجاهدین در پیکار حقوقی خود،به همه اتهامات پیدا و پنهان این 30 سال،در دادگاههای مستقل  پاسخ گفته و پیروز گشته است، پرسش اینجاست که چرا  این 37 تن ،همان دروغهای رسوا شده توسط دادگاههای اروپا و آمریکا را ، باز گویی می کنند؟ آیا نمی دانند که احکام این دادگاهها بر خلاف خواسته دولتهای اروپایی و آمریکا، به نفع مجاهدین، بوده است؟ از آنجایی که این جماعت،خود را نمایندگان " جنبش سبز آقای موسوی" در آمریکا معرفی می کنند و در هر جمله چند بار از دمکراسی می گویند ،شگفت انگیز این است که چگونه می شود آدم دمکراتی  احکام دادگاههای مستقل، کشورهای دمکراتیک را ،نادیده بگیرد و آن را نپذیرد. پس چه چیزی برایشان پذرفتنی است؟ البته  اینجانب تنها یک دلیل برای همچنان مجرم نامیدن مجاهدین،پیدا کردم و آنهم "فتوای امام راحل" در مورد بدتر از کفار بودن مجاهدین و اینکه آنها هیچ حرمت جانی و مالی ندارند، می باشد. برای بازگشت به"دوران طلایی امام" باید که به فتوای او عمل نمود، نظر شما خوانندگان گرامی چیست؟
     م.رضا برگ بیدی   3 اکتبر 2011

    ۱۳۸۹ بهمن ۵, سه‌شنبه

    محمد علی حاج آقایی و جعفر کاظمی،نیز به قتل رسیدند

    در سرزمینی که بیشه ی شیران است
    و
    مهد شیران اشرفی،
    کفتاران ترسو،
    بیهوده به دریدن شیران در زنجیر،
    مشغولند.
    خشم شیران،
    با خیزشی بزرگ،
    در راه است.
    م. رضا برگ بیدی 4 بهمن 1389